جدول جو
جدول جو

معنی نقره یی - جستجوی لغت در جدول جو

نقره یی
منسوب به نقره: آنچه که از نقره ساخته شده سیمین: ظروف نقره یی، برنگ نقره مقابل طلایی، یکی از انواع رنگهای خاکستری براق نوعی اکلیلی
فرهنگ لغت هوشیار
نقره یی
سیمین
تصویری از نقره یی
تصویر نقره یی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقاره چی
تصویر نقاره چی
کسی که در نقاره خانه نقاره می نوازد، نقاره زن
فرهنگ فارسی عمید
(نُ رَ / رِ گَ)
از عالم کیمیاگر. (آنندراج). که ابزار نقره سازد. نقره ساز:
فرش زمین بود مسلسل ز زر
در ته آن خاک زمین نقره گر.
امیرخسرو (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ رَ / رِ)
در تداول عامه، قایم. محکم. سخت: غایم او را زد. غایم صدا کن، نهان. غایب (در لهجۀ بعضی نقاط خراسان).
- غایم باشک، نوعی بازی کودکان. (این بازی را در تداول عامه، غایم موشک هم می گویند)
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ)
دهی از بخش مرکزی شهرستان شاه آباد (اسلام آباد غرب) است که 770 تن سکنه دارد. محصول آن غلات، چغندرقند و کمی میوه و قلمستان است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ / رِ)
منسوب به نقره. از جنس نقره. که از نقره ساخته شده است، به رنگ نقره. سپید چون سیم. نقره فام. نقره گون
لغت نامه دهخدا
منسوب به نیزه، قلم مویی که نوک آن کم پشت و بلند باشد، این نوع قلم را مینیاتور سازان در قلم گیری یک نواخت و خطوط بلند بکار میبرند: مقابل گندمی. یا شیشه نیزه یی. قسمی بطری است با دهانه های تنگ و آن معمولا در حدود 3 لیتر ظرفیت دارد. در بازارهای عمده فروشی برای فروش سرکه و آب لیمو و مانند آنها از این نوع شیشه استفاده کنند
فرهنگ لغت هوشیار
کاسه گر کاسه نواز پستانواز نوازنده نقاره کسی که در نقاره خانه بنواختن اشتغال دارد، عضو دسته نوازندگانی که سابقا هنگام طلوع و غروب آفتاب (مخصوصا) در نقاره خانه پایتخت و شهرهای بزرگ نوازندگی میکردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لقمه یی
تصویر لقمه یی
نواله یی گراسی، کوچک منسوب به لقمه، کوچک باندازه یک لقمه
فرهنگ لغت هوشیار
بقیمت مقطوع و بی آنکه وزن کنند یا بشمرند، بتخمین (غالبا نادرست) بدون حساب دقیق بیهوده: گتره یی چیزی گفت
فرهنگ لغت هوشیار
بیخودی بدون دلیل: من هیچوقت کارم کتره یی و بدون نقشه نبوده است) (شام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاره چی
تصویر نقاره چی
نوازنده نقاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
فضّيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
Silver
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
argenté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
রূপালী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
prateado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
plateado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
srebrny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
серебряный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
срібний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
zilver
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
silber
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
argentato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
perak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
چاندی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
เงิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
כסף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
銀の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
银色的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
चांदी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
은색의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
gümüş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نقره ای
تصویر نقره ای
fedha
دیکشنری فارسی به سواحیلی